مریم آقاجانی // آفتاب جنوب
ازشهرها می توان به عنوان بزرگترین مجموعه آثار انسانی بر کره زمین نام برد که متشکل از عناصر و اجزاء و فضاها و عملکردها می باشند. بناهای معماری در ارتباط با محیط اطراف خود دارای مرزهایی هستند که عموما به عنوان خطی جدا کننده بین لبه بنا و فضاهای شهر تلقی می گردد؛که این مرزها به خودی خودمی توانند اثرات بالقوه ای برای کیفیت بخشی به فضاهای شهر و معماری ساختمان ایجاد کنند.سبک معماری که درگذشتههای نهچندان دور بر اساس اقلیم، مصالح بومی، فرهنگ و سبک زندگی مردم طراحی میشد و در آن نزدیکی به دریا، کمی ارتفاع، وزش بادهای موسمی و غیره در نظر گرفته میشد، در حال کمرنگ شدن است.
امروز در هرمزگان نهتنها کمتر کسی رغبت به ساختن خانه یا بنایی با معماری بومی دارد بلکه اندک خانههای تاریخی موجود نیز به بهانه فرسوده بودن و با نگاهی غیر کارشناسی توسط مسئولان تخریب میشوند یا اینکه گاها مردم به دلایل مختلف اقدام به تخریب بناها و المانهای تاریخی میکنند مانند تخریب بادگیرها در شهرهای بندرلنگه و بندر لافت از ترس بلای طبیعی یعنی زلزله.
این تخریبها در حالی صورت میگیرد که به باور برخی کارشناسان نگهداری معماری سنتی واجب فرهنگی است. معماری که تاریخ و هویت خلیجفارس، آدابورسوم، احساسات و باورهای ساحلنشینان را به رخ دیگران میکشاند اکنون تنها در معدود مناطقی از استان باقی مانده اند.
حالا نهتنها دیگر خبری از این نوع معماری نیست بلکه آشفتگیهای نمای ساختمانها و بهطورکلی سیما و منظر شهری بندرعباس نوعی از آلودگی بصری را نیز ایجاد کرده است. ساختمانهایی با معماری نهتنها غیربومی بلکه غیر ایرانی، ساختمانهای کوچک و بزرگ، تورفتگی و بیرونزدگیهای نامنظم و غیره که حکایت از بینظمی در منظر شهری دارد.
این بینظمیهای به وجود آمده در ساختوساز شهری باعث راهاندازی کمیته نما در شهرداریهای مختلف کشور شد تا به وضعیت نابسامان منظر شهری سامان دهد.این هرجومرج ها در ساختمانسازی شهر بندرعباس در حالی صورت میگیرد که کمیته نمای شهرداری بندرعباس ضوابطی برای ساختوساز تعیین کرده است و هرچند گفته میشود این کمیتهها از مخالفان جدی معماریهای رومی و کلاسیک هستند و این نماها را برای اجرا تصویب نمیکنند اما آنچه در شهر بندرعباس عیان است چه حاجت به بیان است.
بناهای رومی روزبهروز در شهر قد علم میکنند درحالیکه در دستورالعمل ضوابط طراحی نمای شهرداری بندرعباس بهصراحت قیدشده است: «طراحی و اجرای نما به شیوه رومی و ترکیبی از سبکهای مختلف در یک نما ممنوع است». همچنین در این دستورالعمل بر بهرهگیری از ارزشهای معماری ایرانی اسلامی در طراحی نما توصیهشده است.
منتقدان نقش تراکم فروشی، پول و سرمایه در ساختوسازهای شهری بندرعباس را پررنگتر از معماری بومی میدانند و شاهد ادعا را رشد بیضابطه بناهایی میدانند که در بسیاری از مناطق شهر بهویژه ساحل در حال ساختهشدن هستند.حتی المانهای ساختهشده در شهر نیز چندان منطبق بر معماری بومی هرمزگان نیست.
هرمزگان دارای فرهنگ اصیل و بومی است و در دل هر یک از شهرستانها نمای فرهنگی و معماری را مشاهده میکنیم.
اینکه چرا وضعیت به این صورت است به مشکلاتی برمیگردد که در بحث ضوابط و اجرای مقررات وجود دارد. در این زمینه طرحهای جامع و تفصیلی وجود دارد اما نظارت درستی بر ضوابط و معماری که باید وجود داشته باشد صورت نمیگیرد که این کار هم از سوی شهروندان و هم شهرداری رخ میدهد و باعث ایجاد بینظمی و آشوب در شهرهای دارای اصالت شده است.مثلاً در بندرکنگ محدوده بافت تاریخی را داریم که باید به فکر حفاظت و حراست از تک بناها باشیم. همچنین باید با تغییر کاربری و احیای مجدد بناهای واجد ارزش تاریخی از آنها در راستای طرح گردشگری، موزه و غیره استفاده کنیم.نباید از حق بگذریم که برخی شهرها مثل بستک در این زمینه پیشرو هستند. بطوریکه اگر در این شهر زلزله اتفاق نیفتاده بود این شهر میتوانست بهعنوان یکی از شهرهای دارای فرهنگ اصیل، معماری خود را حفظ کند. هرچند دیر نشده است و در شهرهای بندرلنگه، بندرکنگ و شرق استان این معماری را داریم و به تک بناها تبدیلشدهاند که باید از آنها محافظت شوند.
نمیتوان مردم را مجبور به استفاده از یک طراحی یا الگو کرد بلکه باید تنوع الگوهای معماری بهقدری زیاد باشد که شخص بهصورت خودجوش از معماری منطقه و هویت خود استفاده کند. بهطور خاص باید در حوزه مسکونی، تجاری و المانهای شاخص فرهنگ معماری بومی را نهادینه و در این راستا حرکت کنیم.
باید گفت در بین سبکهای خلیجفارس، معماری بستکی سبکی خاص و مؤثر بوده و بهواسطه تجارت و ارتباطات مختلف به کشورهای دیگری هم رفته است.معماری بستکی برآمده از فرهنگ و سبک زندگی مردم این منطقه است، مردم بستک در طول تاریخ اثرگذار و اثرپذیر بودند.مردم بستک خیلی خوب و متعادل از فرهنگهای دیگر تأثیر پذیرفته، اما درعینحال خود و سنتهایشان را حفظ کردهاند، این تأثیرپذیریها را امروز میتوان در خوراک و پوشش و کلام مردم بستک دید و اینها به دلیل تجارت و روابطی بوده که با کشورهای چون هند داشتهاند.برای مثال در نزدیکی بندرلنگه قلعه مغویه را داریم، قلعه مغویه کار استاد معمار است و امضای خودش را دارد، سردرش بهگونهای است که امضای ویژگیهای معماری بستکی را دارد، برای مثال ترکیب قوسها و بادگیرهای آن متناسب با اقلیم بستکی بوده و مثل بادگیرهای دیگر بندرلنگه نیست.درواقع در بین سبکهای خلیجفارس، معماری بستکی سبکی مؤثر بوده و بهواسطه تجارت و ارتباطات مختلف به کشورهای دیگری هم رفته است.
از ویژگیهای معماری بستکی هماهنگی با اقلیم میانه و خاص بستک بوده که نه مرطوب کامل و نه خشک کامل است، اتفاق جدیدی که در این سبک افتاده این است که هم ویژگیهای معماری بنادر را دارد و هم از نظر ساختار فضایی به معماری مرکز ایران شبیه است.بازار مدنی و مسجد بن نادار نیز دو اثر شاخص از حاجی استاد است که سبکی متفاوت دارد، از سبکهای دیگر میتوان به خانه صولت اشاره کرد که ترکیبی از معماری بستکی و معماری کویری و مرکزی ایران را دارد و مقداری تجددگرایی نیز در آن دیده میشود. معماری بستک فارغ از تحولاتی که در مرکز ایران اتفاق میافتاده مسیر خود را طی کرده است، معماری قاجاری در بستک به آن معنایی که در پایتخت میبینیم، نیست.
بندر کنگ نماد و تبلور زیبایی و هنر سنتی مردم هرمزگان است و تصویری که از این بندر و مردمان شریف آن به ذهن میرسد همدلی، انصاف، تعادل، زیبایی و تاریخ عمیق منطقه است.
امروز مراکز مسکونی، تجاری،فرهنگی، گردشگری و اقامتی زیادی را در حال ساخت مشاهده میکنیم، اما قطعا در زمینه معماری و شهرسازی نیاز به رویکردی تازه و البته با حفظ هویت و بر پایه معماری بومی و منطقه ای داریم درواقع منظور معماری مدرنی که نیاز شهروند کنونی را پاسخ دهد و البته روح معماری بومی در آن جریان داشته باشد. نباید از پتانسیل جذب سرمایه گردشگران وحتی سرمایه گذاران در زمینه های مختلف در این شهر غافل شویم و جدا از برنامه ریزی هایی که در این زمینه نیاز داریم می توان با استفاده از الگوی معماری درست و صحیح به این قله نیز دست یافت. همانطور که در سمت دیگری از خلیج فارس برخی کشور های عربی که از جریان قدمت معماری در کشور هایشان در گذشته چندان حرفی برای گفتن نداشت، اما با مدیریت و برنامه ریزی به نقطه ای برای سرمایه گذاران خارجی در زمینه های مختلف تبدیل شده اند. در این مسیر اگرچه مسائل و موارد گوناگون تأثیر گذار است اما نباید از نقش معماری و اثرات آن بر ظاهر بصری شهرها نیز غافل ماند.
متأسفانه موارد زیادی از بناها در شهر بندرعباس وجود داردکه با هیچ اسلوب و قاعده ای مبتنی بر معماری بومی و اصیل همخوانی ندارد. و شهر پر شده است از ساختمان هایی که با نمای معماری رومی بزک شده اند در حالیکه این سبک معماریها نه با فرهنگ ایرانی اسلامی و نه با شرایط اقلیمی استان مطابقتی دارد و حتی استفاده زیاد از سنگ نیز ساختمان را سنگین کرده و موجب افزایش بار مرده در ساختمان می شود که اگر در اجرا دقت لازم به عمل نیاید نیز به مرور زمان خود نیز می تواند سر منشا بحرانی تازه برای شهر باشد.