فروغ مسلم زاده //آفتاب جنوب ۲۴
درخت یکی از مهمترین و کلیدی ترین عناصر در محیط زیست و چرخه حیات در اکوسیستم جهانی محسوب میشود.درختکاری، سنت دیرینه ایرانیان! هزاران سال است که غرس میکنیم و میکاریم اما همچنان این بیابانها هستند که در کشورما یکه تازی میکنند و هر روز به گواه آمارهای سازمان جنگلها و مراتع و سازمان محیط زیست از مساحت جنگلها و مراتع کشور کاسته میشود.در اهمیت درختکاری همین بس که پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «اگر عمر جهان پایان یابد و قیامت برسد و یکی از شما نهالی در دست داشته باشد، چنان که به قدر کاشتن آن فرصت باشد، باید فرصت را از دست ندهد و آن را بکارد.» (مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۴۶۰)
سفرههای آب زیرزمینی افت میکنند و رودخانهها میخشکند و دشتها به بیابانی خشک و لم یزرع بدل میشوند. با این حال سالی یکبار همه جمع میشویم تا آیین روز درختکاری را با کاشت میلیونی نهالهای نوپا گرامی داریم! از کاجی که به کاج تهران معروف شده بگیر تا سرو نقرهای و خمرهای و توت امریکایی و کهور امریکایی و…، چالهها یک به یک با هزینههای هنگفتی در تمامی ارتفاعات و مناطق پیرامونی شهرها و عرصههای طبیعی کنده میشوند تا در این روز با گونهای غیر بومی و گاه مهاجم و مخرب برای طبیعت ایران، پر شوند! میلیاردها تومان هزینه میشود، همه با شور و امید میآیند و میروند و میکارند، بیآنکه بدانند چه چیزی را میکارند، چرا باید بکارند یا چرا نباید بکارند. میگویند فقط غرس کن و تمام! هفته منابع طبیعی که تمام میشود دشت و کوهستان و بیابان و مراتعی باقی میماند که تا چشم کار میکند از نهالهای نوپا غرس شده است.
در این میان گروههایی هم هستند که از بین کارشناسان و فعالان محیط زیست که مطابق معمول هشدار میدهند که چه چیزی را کجا بکارید و چه چیزی را نکارید. اما تا به امروز کمترین توجهی هم به این هشدارها نشده است. دکتر حسین آخانی، زیست شناس و عضو هیأت علمی دانشکده علوم دانشگاه تهران میگوید: درختکاری بسیار خوب است و هیچ کس منکر آن نیست، سالهاست میکاریم و علی القاعده باید تا حالا همه ایران جنگل میشد اما نه تنها خبری از جنگل نیست که فقط هرساله میلیاردها تومان پول بیت المال هدر میرود. در همین تهران شما ببینید چند سال است که دامنههای جنوبی البرز را دارند درختکاری میکنند. مسأله این است که یال جنوبی البرز که ما در آن قرار داریم منطقه ای است با اقلیم ایرانوتورانی، به طور طبیعی در این منطقه با چنین شرایطی ما نمیتوانیم جنگل داشته باشیم مگر در رود درهها که آب دارند. اصولاً جایی که میزان بارش آن زیر ۶۰۰میلی متر در سال باشد، امکان ایجاد جنگل وجود ندارد، بنابراین، این انتظار که به زور آب و کاشت مداوم نهال در هر سال تلاش کنیم اینجا را جنگل کنیم نمیتوان جنگل ایجاد کرد و این کار بیهوده است! حتی اگر جنگلی هم ایجاد شود اما باید دید به چه قیمتی! در منطقهای که ما مرتباً از کمبود بارش و بحران آب سخن میگوییم چرا باید با آبیاری دستی مداوم درختی را بکاریم که اصلاً نباید از ابتدا کاشته میشد. این دامنهها رویش علفی وگاه درختچهای دارند. چرا فکر میکنیم رویش علفی و درختچهای، پوشش گیاهی نیست و فقط درخت پوشش گیاهی محسوب میشود؟
این مدرس دانشگاه میافزاید: متوسط بارندگی درایران سالی ۲۵۰میلی متر است که در سالهای اخیر که خشکسالی هم بوده اعلام کردهاند این میزان کمتر هم شده است. در چنین منطقهای با این میزان بارش ما فقط میتوانیم بوته زار داشته باشیم. حتی درختچهها هم باید حتماً در مسیر آب در رود درهها باشند. در خارج از رود درهها و جاهایی هم که خاک عمق مناسب ندارد تک و توک درختچههایی هست اما از نوع خشکی پسند با ریشههای عمیق مثل بادام کوهی و ارس که در ارتفاعات ایران عمدتاً در بیشتر مناطق کشور دیده میشوند. برای همین تصور اینکه در مناطق خشک جنگل ایجاد کنیم غلط است.
متأسفانه گونههای غیر بومی آسیب زیادی به محیط زیست و عرصههای طبیعی وارد میکنند. به همین دلیل شناسایی درختان و گونههای گیاهی بومی هر منطقه میتواند کمک شایانی را در جهت حفظ محیط زیست پایدار به عمل آورد.
کشور ایران دارای تنوع آب و هوایی و توپوگرافی در خور توجهی است و این تنوع موجب گشته تا غنای گیاهان ایران چشمگیر باشد، به طوریکه حدود ۱۸۰۰ گونه، اندمیک یا انحصاری ایران هستند. گیاهان اندمیک یا انحصاری، عناصر گیاهی با ارزش و ذخایر ژنتیکی گیاهی کشور محسوب میشوند.
بنابراین میتوان به بهانه روز درختکاری و حفظ سنت دیرینه ایرانیان با غرس کردن یک نهال درخت از بین گونههای بومی کشور در حفظ تنوع زیستی و احیای پوشش گیاهی این مرز و بوم سهیم بود و لازم است در میان جامعه با آموزش و مشارکت همگانی مردم و مسئولین حفظ، نگهداری و احیای گونههای بومی به عنوان یک اصل مهم و بنیادین برای این روز در نظر گرفته شود و سعی شود این فرهنگ مبتنی بر یک روز یا یک هفته نبوده و در طول سال این اقدام عملیاتی شود که قطعاً آثار مثبت آن به خود مردم برمیگردد.
طبیعت سالانه میلیاردها نهال به ما میدهد که از طریق دام یا موارد دیگر از بین میرود، اگر ما در مناطقی مثل زاگرس که آسیب دیده هستند شروع به نهالکاری کنیم و یک تا دو سال مورد حفاظت قرار دهیم خود طبیعت به ما نهال هدیه خواهد داد، این جنگلکاری فرصتدر اختیار ما میگذارد که مناطق آسیب دیده را قرق کنیم در حالیکه هماکنون کار سختی است،در آن آن زمان ما سرمایه گذاری کردهایم.