فروغ مسلم زاده //آفتاب جنوب ۲۴
زنان روستایی همواره نقش بسیار مهم و اساسی را در توسعه جوامع روستایی و بخش کشاورزی استان گیلان داشته­اند. اما هیچ وقت این تلاش­ها به طور مجزا از کار مردان انعکاس نیافته و به نقش­های آنان با جدییت کافی  نگریسته نشده است.زنان روستایی، عامل بسیار مهمی در تحقق توسعه ی پایدار می باشند. رسیدن به توسعه ای برابر و پایدار در جامعه بدون در نظر داشتن زنان روستایی کشور، امری دست نیافتنی خواهد بود. حضور زنان در فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و برنامه ریزی جهت گسترش مشارکت آنان، بویژه در زمینه های اقتصادی، شرطی لازم برای توسعه ی پایدار است. پر واضح است که در بهبود شرایط، نقش اصلی و اساسی را خانواده ها و درنهایت مردم بعهده
خواهند داشت و آنان هستند که باید با دخالت، همکاری و مشارکت در امور مربوط به خود و جامعه
شرایط زندگی را بهبود بخشند. این امر زمانی تحقق می یابد که تساوی جنسیتی برقرار باشد و اصول
اساسی برابری و عدالت اجتماعی حاصل شود و زنان همانند مردان در مشارکت و بهره وری فعالیت
های توسعه ای شرکت نمایند و توانمندی های خود را در زمینه های مختلف به مرحله ظهور برسانند.
لذا در صورتیکه یک جامعه و بخصوص زنان آن بتوانند با تکیه بر توانمندیهای خود در روند توسعه،
مشارکت داشته باشند میتوان امیدوار بود که رفاه اجتماعی بوجود خواهد آمد.
زنان به عنوان یکی از گروه های تاثیرگذار، نقش مهمی در جوامع روستایی بر عهده دارند از این رو
افزایش مهارت های زنان روستایی می تواند تاثیر زیادی در ارتقاء وضعیت اقتصادی و اجتماعی
خانواده های روستایی و در نتیجه زندگی روستاییان داشته باشد. گرچه تمام جوامع زنان روستایی به
عنوان یک عامل مهم در نیل به اهداف توسعه روستایی مطرح بوده و در واقع نیمی از نیروی انسانی
مورد نیاز توسعه روستایی می باشند ، اما بنا به دالیل مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در عمل
کمتر مورد توجه برنامه ریزان و دست اندر کاران مسایل روستایی واقع شده اند . زنان به عنوان یکی
از عوامل غیر مشهود و نامرئی در اقتصاد دامداری و کشاورزی، سهم عظیمی از کل نیروی انسانی
مورد نیاز بخش های مزبور در سطح جهان را تشکیل میدهند .در جوامع روستایی ، بخش قابل توجهی از زنان نه تنها بایستی نقش کلیدیشان که عمدتا” در
چارچوب اقتصاد خانه قابل طرح است را به عهده داشته باشند ، بلکه در عرصه های اقتصادی،
فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نیز نقش رو به تزایدی را به دوش بکشند به جرات می توان ادعا کرد که
در بسیاری از نقاط کشور بدون مشارکت زنان روستایی، امکان تداوم بعضی از فعالیتهای اقتصادی و
تولیدی روستا غیر ممکن می باشد و یا حداقل با بحران جدی مواجه خواهد شد. لذا باید به زنان و
نقش آنان در توسعه توجه خاص صورت گیرد تا آنان دریابند که اوال” مهم و کارساز هستند ، ثانیا”
نیازهای آموزشی و خالءهای فنی زیادی دارند و ثالثا” تالش جهت تقویت و توانمندسازی خود را
نباید فراموش کنند. گسترش
بی رویه شهرها و عدم آگاهی مردم به اهمیت منابع طبیعی و فقدان برنامه ریزی اصولی، سطح منابع
طبیعی شدیدا کاهش یافته و به واسطه تخریب کمی و کیفی، منابع طبیعی در خطر نابودی قرار گرفته
است. از طرفی به منظور دستیابی به توسعه پایدار و حفظ منابع طبیعی، جلب مشارکت های مردم
بومی و ساکنین محلی امری ضروری می نماید.پیوستگی عمیق بین زنان و محیط زیست و همچنین نقش اساسی آنان در بهره برداری از منابع طبیعی
بر کسی پوشیده نیست. پذیرفتنی است بگوییم تشکل هایی که پیرامون محوریت زنان و با تکیه اولیه
بر دانش ها و آگاهی های آنان شکل می گیرد، می تواند در حفاظت و احیای محیط زیست و منابع
طبیعی مؤثر باشد. طی چند دهه اخیر گرایش به استفاده از نیروهای تشکل یافته زنان برای حفاظت از
محیط زیست رو به فزونی است.در کشورهای کمتر توسعه یافته و در حال توسعه به ویژه در مناطق روستایی، بدون توجه به آن که
زنان سرپرست خانوار باشند یا نه، مشارکت آنان در تأمین درآمد خانواده به اندازه مردان مهم است.
هر چند اطالعات مدونی از فعالیت اقتصادی زنان بخصوص در روستاها وجود ندارد اما واضح است
که نقش موثری را در اقتصاد خانوار ایفاء می نماید. از سوی دیگر یکی از مهمترین پیامدهای
ناخوشایند برای زنان از دست رفتن منابع سرمایه ای آنان است. منابع سرمایه ای که اگر با ساز و کار
مشخص پس انداز گردند میتوانند موتور محرکه ایجاد مشاغل مولد بحساب آیندآموزش زنان روستایی باعث بهبود مشارکت آنان در فعالیتهای اجتماعی شده و آن را ارتقا میبخشد.
هدف سرمایهگذاری انسانی آموزش مهارتهای شغلی و حرفهای، توسعه دانش و مهارت فردی و ایجاد
فرصت برای ورود به بازار کار است. بنابراین آموزش زنان میتواند منجر به افزایش توانمندیهای این
قشر شده و زنان با قابلیتهای بیشتری در عرصههای اجتماعی وارد شوند.

ارسال پاسخ

لطفا نظرتان را وارد کنید!
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید