طبق مستنداتی که در تاریخ انقلاب وجود دارد و اگر کمی بررسی کنیم شاهد نتایج تفکرات موجود خواهیم بود .
رهبری فرمودند که دو تفکر وجود دارد یک تفکر نگاهش به توان داخل و تکیه بر ظرفیت داخلی است و تفکر مقابل اعتقاد بر حل مشکلات از طریق خارج و نگاه به بیرون از مرزهاست.

هموطنان عزیز اگر با نگاه منصفانه به تاریخ انقلاب و تفکرات حاکم و متصدی دولت و قوه مجریه را ببینیم مشاهده کنیم ابتدا دولت موقت ،دوره جنگ و اتمام آن ، دوره سازندگی ، دوره اصلاحات ، دوره اعتدال بودند که با هم بررسی میکنیم.

دوره دولت موقت

دولت موقت که به ریاست آقای مهندس بازرگان شروع شد تفکری لیبرالی و در اداره امور نگاه به غرب را داشته به گونه ایی که وقتی انقلاب دوم یعنی تسخیر سفارت آمریکا در تهران سکوت کرد و موضعی نگرفت تا ماجرای مک فارلین.

دوره جنگ

در زمان جنگ آقای بنی صدر ابتدا عهده دار قوه مجریه بودند و با نگاهی که داشتند و اعتقاد به نیروهای خارجی داشته و به توان درونی انقلاب توجه نداشتند که خود منجر به ضربه خوردن کشور و طولانی شدن جنگ و از دست رفتن بیشتر خاک کشور شد.

در انتهای دوره جنگ پذیرش قطعنامه 598 است که معروف به جام زهر است و همه آگاهی دارند و طبق مستندات و شواهد تاریخی آقایان هاشمی رفسنجانی و تیم عقلا در مجلس که به رهبری و هدایت آقای روحانی بودند و افرادی که پست های حساس نظامی و امنیتی را بر عهده داشتند تفکر پذیرش صلح را داشتند هر چند که امام و آقای خامنه ای و رزمندگان در جبهه ها مخالف بودند ولی جبهه تفکر پذیرش صلح و سازش امام را مجبور به پذیرش این صلح کردند که امام از آن به عنوان نوشیدن جام زهر یاد کردند.

دوران اصلاحات

در این زمان دولت اصلاحات گفتگوی تمدن ها را در فضای بین المللی مطرح کرد و در داخل شعار آزادی . سرانجام این دو شعار به جایی رسید که ایران محور شرارت خوانده شد و در موضوع هسته ای که مسول تیم مذاکره کننده آقای حسن روحانی و تیم دکتر ظریف بودند که هسته ای ایران تعطیل شد و فعالیت های آن تعلیق شد ولی طرف غربی به تعهدات خود عمل نکرد.
در داخل شعار آزادی منجر به گسترش بد حجابی و بی حجابی و نوعی
ولنگاری در داخل و در فرهنگ و در روابط بین دختران و پسران شد و مطبوعاتی با نگاه غربی و غیر اسلامی حتی مخالفت با اسلام و انقلاب که صریح اعلام موضع میکردند و مطلب مینوشتند شکل گرفت.

دوران اعتدال

آقای روحانی با شعار اعتدال و مذاکره با کدخدا بر سر کارآمدند و بر مسند قوه مجریه کشور تکیه زدند. حال که خود عزیزان شاهد هستید که بیکاری قشر تحصیل کرده زیاد شده و مشکل مسکن و ازدواج جوانان هنوز حل نشده و رو به افزایش است و مفاسد اقتصادی زیاد شده و حقوق های نجومی شکل گرفته از طرفی مذاکرات هسته ای که به برجام ختم شد ، این برجام اثر گذار نبوده و به گفته خود ریس جمهور و وزیر خارجه ، آمریکا به تعهدات خود عمل نکرده است و هر روز دوباره ایران را تحریم میکند و برجام را نقض میکند در حالی که ما قلب راکتور اراک را بیرون اوردیم و با سیمان پر کردیم و اورانیوم های غنی شده را اکسید کردیم آیا این ها قابل برگشت هست .

آری این نتیجه تفکر سازش و مذاکره در طول تاریخ انقلاب است.آیا هنوز می توان به این تفکر و اندیشه اعتماد کرد و بیش از این هزینه داد ؟؟؟؟؟؟

ارسال پاسخ

لطفا نظرتان را وارد کنید!
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید