طی دوسال گذشته مقام معظم رهبری تاکید زیادی بر اقتصاد مقاومتی داشته و نام گذاری سال 95 و96 را براقتصاد مقاومتی و افزودن تولید واشتغال به آن نشان می دهد که دغدغه وافر معظم له بیکاری و رکود اقتصادی کشور است وبیشتر از فشاری که برخانواده ها وارد میشود.از طرفی بی توجهی به فرمایشات معظم له و گسترش وترویج تشریفات و تجملات دولتی در دستگاه های اجرایی و وزارتخانه ها نشان می دهد که بی پولی دولت بهانه ای بیش نیست و بودجه برای تجملات وریخت وپاشها فراهم است اما برای امور جاری و عمرانی و زیربنایی کشور خصوصا استانها وجود ندارد و آنچه که اهرم فشاری شده بر سر اقشار ضعیف ؛یارانه 45هزارتومانی است که گاه و بیگاه قیچی دولت سروته آنرا می زند وبه بهانه بی پولی افراد تحت پوشش را کاهش می دهد .
رکود اقتصادی و آمارهای بی اساس و واهی نشان می دهد که اوضاع اقتصادی و اشتغال کشور مناسب نیست ؛ سیل عظیم جوانان بیکار و در آستانه ازدواج و خواسته های بحق و منطقی شان همه ناشی از بی تدبیری دولتی است که روزهای پایانی خودرا طی می کند . دولتی که با کلید آمد تا قفل بسته اقتصاد را بگشاید اما به مراتب قفلهایی بزرگتر بر آن زد و امروز مردم در استانه انتخاباتی دیگر قرار گرفته اند واقتصاد مقاومتی که مورد تاکید چندباره رهبر فرزانه است . اقتصاد عوض آنکه مقاومتی بشود تشریفاتی و دولتی شد و روز به روز بر دامن دولتی شدن آن هم افزوده شد ؛ بازارهای داخلی در حال خاموشی و رکود و چکهای برگشتی سربفلک زده و کارخانه های نیمه تعطیل و کارگران بیکار و حقوق هایی که هر ساله فقط و فقط 12درصد افزایش داشته و تورمی که رشدش سیر صعودی دارد نشان می دهد که اقتصادمان بسیار بیمار است و نیازمند جراحی بزرگتری است تا شاید این غده چرکین برای همیشه نابود شود. اقتصاد بیمار در کنار ضعفهای علمی و اجرایی در بخشهای مختلف دولت و امارهای تکان دهنده از اختلاسها ، فسادهای مالی، حقوق های نجومی و رانت خواریهاو… همه عده ای را بسمت کم کاری و اهمال کاری وبی انگیزگی وبی نشاطی اجتماعی سوق داده است . دانشگاه ها با سطح علمی بسیار نازل و بی کیفیت در حال کاهش تعداد دانشجوبوده و دانشجویان بی انگیزه تر از قبل بدنبال گرفتن نمره و .. هستند.محققان و پژوهشگران با درهای بسته مواجه شده و هرروز سودای سفر و رفتن به ان طرف مرزها را در سر می پروانند ، تجار و تولیدکنندگان نیز روانه بازارهای چین شده اند تا جنس بی کفیت و بنجل را وارد بازار کشور نمایند و دهها مشکل ریز و درشت دیگر که اقتصاد را درگیر کرده است و همه نشان می دهد که برای رسیدن به مقاومتی شدن اقتصاد راهی طولانی و سخت پیش رو داریم . تا زمانی که دولتمردان در کنار مردم قرارنگیرند و آنها را از خود ندانند و سطح زندگی شان با مردم عادی یکی نشود شکاف طبقاتی از بین نخواهد رفت و اقتصادمان مقاومتی نمی شود . تا زمانی که سیستم هماهنگ پرداخت حقوق در کشور اجرا نشود نمی توان به بالا رفتن راندمان کاری دستگاهها دل خوش کرد و ده هااما و اگر دیگر که باید هر چه زودتر توسط مردم و مسئولان اجرا شود تا منویات مهم رهبری روی زمین نماند.
فروغ مسلم زاده
