عدم تجزیه استان و خاموششدن صدای خیابانی جنبش بیداری، یکسال بعد چنین تعبیری عملا از یکسو “دستمایهی یک گروه خاص سیاسی برای راهیابی به مجلس شورای اسلامی” شد و تاسفبارتر این که از سوی دیگر به امضای برخی مطالبات نازل و سطحی توسط عدهای تبدیل گردید که میخواست هرگونه ناکامی فردی را در شکل مطالبه مردم هرمزگان و در لوای جنبش بیداری دنبال کند.
?آنچه که در کمپین دعوت به عدم خرید از بازار ترکها هم دیده میشود از همین سواستفادههای فردی و گروهی است. آن هم علیه هموطنانی که محترمانه در این شهر زندگی کرده و با پرداخت مالیات و عوارض در آبادی و اشتغال این خطه سهم دارند.
?آنچه که در نزاعهای بین دستفروشان و کسبه بازار قدیم شاید میتوان دید عدم مدیریت درست شهری این امر است که از قضا بر گردن تکتک مردم بندرعباس و به خصوص شهروندان بومی است.?سوم:
?بیش از 15 سال است که مردم بندرعباس با شرکت در انتخابات شوراهای شهر، کسانی را انتخاب میکنند و با انتخاب خود بهطورمستقیم در مدیریت شهر بندرعباس چه خوب و چه بد سهیم هستند.
?اگر دستفروشها راه عبور مردم را سد کردهاند، “اگر بوی فاضلاب در بازار روز شهر آزاردهنده است”، “اگر فروش ماهی در ساحل شکل ناخوشایندی دارد”، “اگر پارکینگ عمومی مشکل بیشتر خیابانهاست”، “اگر با چند قطره باران از کوی نیایش تا نایبند جنوبی میرود زیر گل و لای”، “اگر شهر روزبهروز بیساحلتر میشود” و “اگر درباره مدیریت شهردار قبل سوالهاست” و از “شکایت کسبه حوالی پل رسالت سخنهاست و اگر از “پلاژ بانوان و بیسرانجامی آن” و “مجتمع نور و تخلف شهرداری در فروش واحدهای آن” حرفهای عجیب و غریبی در دهانهاست و از میلیاردها میلیاردی که….
?شاید در درجه اول مقصر خود مردمی باشند که در این سال ها شوراهای شهر را به کسانی سپردند که نه به خالق پاسخگو هستند و نه خلق و نه تخصصی داشتند و نه سابقهای در مدیریت شهری.
?به جای راه انداختن کمپین بر ضد این گروه و آن گروه شاید “این شهر به همتی نیاز دارد که به زودی مدیریت اشتباه شهری و شورای شهر را با رای درست خود به پاسخگویی وادار کند.”
?”بیداری حقیقی هرمزگان در این است.”