آفتاب جنوب//
موضوع اشتغال و دستیابی افراد به شغل مورد نظر از اساسی ترین نیازهای یک جامعه محسوب می شود. یکی از اهداف کلان توسعه در اغلب کشورها و از جمله کشور ما، کاهش بیکاری و توسعه فعالیت های شغلی است. بیکاری به عنوان یک پدیده مخرب اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی مطرح بوده و رفع آن همواره، از جمله دغدغه های اساسی برنامه ریزان بوده است. بدین روی، بهره برداری کامل و مناسب از منابع انسانی هر کشور باید به عنوان یکی از اهداف راهبردی توسعه در نظر گرفته شود. بیکاری، حال یکی از نامطلوب ترین پدیده های اقتصادی و اجتماعی است که پیامدهای منفی و ناگواری را در زمینه های مختلف به دنبال دارد. در سال های اخیر و به ویژه در حال حاضر، اقتصاد ایران به ویژه در روستاها به شکل بحرانی گریبانگیر این معضل می باشد؛ مسئله ای که باعث می شود هر ساله نیروی انسانی فعال و بیکار موجود در روستاها راهی شهرها (ناکجاآباد) شوند. شهرهایی که خود از این جنبه، مشکلات کمی ندارند، با ورود این گروه از مهاجرین ؛ مشکلات آن دو چندان شده و علاوه بر معضل بیکاری، مشکلات دیگری مثل حاشیه نشینی، فساد، ترافیک و …. گریبانگیر آن می شود. بنابراین راه حل اصلی این مشکل در روستاهاست که باید به طور اصولی حل و فصل شود، لذا بایستی مبارزه با بیکاری و حل مسئله اشتغال در راس برنامه های کشور قرار گیرد.
براساس اعلام مرکز آمار، بررسی نرخ بیکاری افراد ۱۵ ساله و بیشتر در تابستان ۱۴۰۰ نشان میدهد که ۹.۶ درصد افراد در این سن بیکار بودند که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۰.۱ درصد افزایش یافته است.
بررسی تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی حاکی از آن است که این نرخ نسبت به فصل مشابه در سال قبل (تابستان١٣٩٩) ٠.٧ درصد کاهش یافته است.
جمعیت شاغلین ١۵ ساله و بیشتر در این فصل ٢٣ میلیون و ۴٠۵ هزار نفر بوده که نسبت به فصل مشابه سال قبل ١٣٧ هزار نفر کاهش داشته است.
بررسی اشتغال در بخشهای عمده اقتصادی نشان میدهد که در تابستان ١۴٠٠، بخش خدمات با ۴۸.۸ درصد بیشترین سهم اشتغال را به خود اختصاص داده است. در مراتب بعدی بخشهای صنعت با ۳۳.۸ درصد و کشاورزی با ۱۷.۴ درصد قرار دارند.
نرخ بیکاری جوانان ١۵ تا ٢۴ ساله حاکی از آن است که ۲۵.۷ درصد از فعالان این گروه سنی در تابستان ١۴٠٠ بیکار بودهاند.
بررسی تغییرات فصلی نرخ بیکاری این افراد نشان میدهد، این نرخ نسبت به فصل مشابه در سال قبل (تابستان ١٣٩٩) ٢.۶ درصد افزایش یافته است.
بررسی نرخ بیکاری گروه سنی ١٨ تا ٣۵ ساله نیز نشان میدهد که در تابستان امسال، ۱۷.۶ درصد از جمعیت فعال این گروه سنی بیکار بودهاند. این در حالی است که تغییرات فصلی نرخ بیکاری این افراد نشان میدهد این نرخ نسبت به تابستان١٣٩٩، به میزان ٠.٧ درصد افزایش یافته است.
بررسی سهم اشتغال ناقص جمعیت ١۵ ساله و بیشتر نشان میدهد که در تابستان امسال، ۹.۵ درصد جمعیت شاغل، به دلایل اقتصادی همچون فصل غیرکاری، رکود کاری، پیدا نکردن کار با ساعت بیشتر وموارد دیگر کمتر از ۴۴ ساعت در هفته کار کرده و آماده برای انجام کار اضافی بودهاند. این در حالی است که ٣۶.۵ درصد از شاغلین ١۵ ساله و بیشتر، ۴٩ ساعت و بیشتر در هفته کار کردهاند.
رشد ۱.۲ درصدی اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی
بررسی دادههای آماری یک میلیون و ۱۲ هزار و ۲۲۷ نفر از فارغالتحصیلان کشور بیکار هستند و در واقع ۴۰.۶ بیکاران کشور را فارغ التحصیلان دربر میگیرند که نسبت به تابستان سال گذشته ۰.۱ درصد کاهش داشته است.
همچنین ۲۵.۶ درصد از فارغالتحصیلان دانشگاهی در تابستان امسال شاغل بودند که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۱.۲ درصد رشد داشت. ۲۲.۱ درصد از بیکاران فارغ التحصیل مرد و ۴۶.۱ درصد را زنان تشکیل میدهد.
نرخ بیکاری در ایران چند درصد است؟
در سال ١٣٩٩، به میزان ۴۱.۳ درصد جمعیت ١۵ ساله و بیشتر از نظر اقتصادی فعال بودهاند، یعنی در گروه شاغلان یا بیکاران قرار گرفتهاند. بررسی تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی حاکی از آن است که این نرخ نسبت به سال قبل (١٣٩٨) ٢.٨ درصد کاهش یافته است.
بدون شک یکی از مشکلات مهم کشور که در سالهای اخیر مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند بحث بیکاری میباشد؛ لازم است که در این روزهای حساس و شرایط خاص سیاسی کشور به چند نکته مهم اشاره شود؛ اشتغال یکی از مهمترین ارکان اقتصادی کشور میباشد؛ اگر قصد داریم وضعیت تولید اقتصادی بهتر شود باید نیروی کار بیشتری به کار گرفته شود و حجم تولیدات اقتصادی بیشتر شود؛ اگر میخواهیم فقر را از بین ببریم و شعار رفع فقر میدهیم باید نیروی کار بیشتری استخدام و به کار بگیریم زیرا زمانی که سرپرست خانوار و جوان یک خانواده بیکار است به احتمال بسیار زیاد با مشکلات مالی متعددی دست و پنجه نرم میکند.
در همین لحظات است که فساد، مشکلات و پدیدههای اجتماعی منفی خود را بروز میدهد؛ یعنی اگر به دنبال رفع فقر، کم کردن جرایم و امثال آن باشیم، راه آن از بهبود اشتغال و فضای کسب و کار میگذرد. لازم است در خصوص وضعیت بیکاری کشور تصمیمات جدی گرفته شود و با برنامه منسجم و مشخص که به جای قول دادن و وعده دادن، برنامههای خود مطرح کنند؛ به طور مثال یک کاندید میگوید تصمیم دارم وضعیت اشتغال را بهتر یا همه بیکاران را مشغول به کار کنم؛ لازم است که از این نامزد پرسید که چگونه با چه سیاستی؟
نتایج طرح آمارگیری نیرویکار در سال ١٣٩٩ منتشر شد؛ بررسی نرخ بیکاری افراد ١۵ ساله و بیشتر نشان میدهد که ۹.۶ درصد از جمعیت فعال (شاغل و بیکار)، بیکار بودهاند. بررسی روند تغییرات نرخ بیکاری حاکی از آن است که این شاخص، نسبت به سال قبل (١٣٩٨)، ١.١ درصد کاهش یافته است.
در سال ١٣٩٩، به میزان ۴۱.۳ درصد جمعیت ١۵ ساله و بیشتر از نظر اقتصادی فعال بودهاند، یعنی در گروه شاغلان یا بیکاران قرار گرفتهاند. بررسی تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی حاکی از آن است که این نرخ نسبت به سال قبل (١٣٩٨) ٢.٨ درصد کاهش یافته است.
جمعیت شاغلین ١۵ ساله و بیشتر در سال ١٣٩٩، برابر با ٢٣ میلیون و ٢۶٣ هزار نفر بوده که نسبت به سال قبل بیش از یک میلیون نفر کاهش یافته است. بررسی اشتغال در بخشهای عمده اقتصادی نشان میدهد که در سال ١٣٩٩، بخش خدمات با ۴۹.۳ درصد بیشترین سهم اشتغال را به خود اختصاص داده است. در مراتب بعدی بخشهای صنعت با ۳۳.۳ درصد و کشاورزی با ١٧.۴ درصد قرار دارند.
نرخ بیکاری جوانان ١۵ تا ٢۴ ساله حاکی از آن است که ۲۳.۷ درصد از فعالان این گروه سنی در سال ١٣٩٩ بیکار بودهاند. بررسی تغییرات سالانه نرخ بیکاری این افراد نشان میدهد، این نرخ نسبت به سال قبل (١٣٩٨) ٢.٣ درصد کاهش یافته است.
بررسی نرخ بیکاری گروه سنی ١٨ تا ٣۵ ساله در سال ١٣٩٩ نشان میدهد که ۱۶.۷ درصد از جمعیت فعال این گروه سنی بیکار بودهاند. این در حالی است که تغییرات نرخ بیکاری این افراد نشان میدهد این نرخ نسبت به سال ١٣٩٨، به میزان ١.٢ درصد کاهش یافته است.
بررسی سهم جمعیت ١۵ ساله و بیشتر دارای اشتغال ناقص در سال١٣٩٩ نشان میدهد که ۹.۵ درصد جمعیت شاغل، به دلایل اقتصادی (فصل غیرکاری، رکود کاری، پیدا نکردن کار با ساعت بیشتر و…) کمتر از ۴۴ ساعت در هفته کار کرده و آماده برای انجام کار اضافی بودهاند. این در حالی است که ٣۴.۴ درصد از شاغلین ١۵ ساله و بیشتر، ۴٩ ساعت و بیشتر در هفته کار کردهاند.
تعریف کار: برای تعیین چگونگی فعالیت اقتصادی افراد از کلمه کلیدی کار استفاده شده است. کار آن دسته از فعالیتهای اقتصادی فکری یا بدنی است که به منظور کسب درآمد نقدی یا غیرنقدی صورت پذیرد و هدف آن تولید کالا یا ارائه خدمت باشد. افرادی که کار میکنند به طور عمده به دو گروه خود اشتغال افرادی که برای خود کار میکنند و مزد و حقوق بگیر افرادی که در قبال کار خود مزد و حقوق میگیرند تقسیم میشوند.
تعریف شاغلان: افراد ۱۵ ساله و بیشتر که در طول هفتهی مرجع، طبق تعریف کار، حداقل یک ساعت کار کرده و یا بنا به دلایلی به طور موقت کارشان را ترک کرده باشند. افرادی که بدون دریافت مزد برای یکی از اعضای خانوار خود که با وی نسبت خویشاوندی دارند، کار میکنند (کارکنان فامیلی بدون مزد) کارآموزانی که در دورهی کارآموزی فعالیتی در ارتباط با فعالیت مؤسسه محل کارآموزی انجام میدهند، یعنی مستقیماً در تولید کالا یا ارائه خدمات سهیم هستند؛ محصلانی که در هفتهی مرجع مطابق تعریف، کار کردهاند و تمام افرادی که در نیروهای مسلح به صورت کادر دائم یا موقت خدمت میکنند (نیروهای مسلح شامل پرسنل کادر، درجه داران و سربازان وظیفهی نیروهای نظامی و انتظامی) ازجمله گروههای افراد شاغل محسوب میشوند.
نکته دیگر مربوط به بیکاری و نامیدی به آینده میشود، نتایج این گزارش نشان میدهد جامعه ایران همچنان با بیم و تردید به ساختار اقتصادی و مسائل اجتماعی مینگرد. وجود دهها بحران اجتماعی در اولویت صد چالش اساسی حاکی از این مسئله است که ساختار اجتماعی ایران در طول سالهای اخیر با مشکلات عمدهای دست به گریبان بوده که کمتر تدبیری برای کاهش آن اتخاذ نشده است. فساد سیستمی که حاصل سیاستگذاریهای خاص دوران تعدیل اقتصادی است و بهویژه در سالهای رویکارآمدن دولتهای نهم و دهم به اوج خود رسید، ناشی از به قدرت رسیدن طیفهای خاصی در بدنه مدیریت اجرایی بود که همچنان ثمراتش متوجه جامعه بحرانزده ایران است. این مسئله باعث شده سرمایهگذاری و تولید در وضعیت نسبتا نامطلوبی قرار بگیرد. کاهش سرمایهگذاری و کمبود نقدینگی عملا منجر به تعطیلی بسیاری از کارخانههای صنعتی و بیکاری صدها کارگری میشود که تنها منبع درآمد خانوادههایشان هستند.
نگرانی که جامعه ایران را تهدید میکند ناشی از بیکاری همین کارگران است که زمینهساز آسیبهای اجتماعی دیگر میشود. افزایش آمار طلاق در یک دهه گذشته، افزایش مهاجرت و رشد حاشیهنشینی در گوشهوکنار شهرها، گسترش فقر و نابرابری در بین طبقات فرودست، چند نمونه از آثاری هستند که فساد سیستمی از خود بهجا میگذارد. نتیجه طبیعی تحمل چنین وضعیتی، «ناامیدی درباره آینده» است.