این روزها با روی کار آمدن شورای پنجم در شهرها وکلان شهرهای کشور ، گزینه های پیش روی اعضای شوراها برای اشغال صندلی شهرداری یکی پس از دیگری در حال تغییر و زیرو رو شدن است . این تغییرات از یک سو و سیاسی کاری و ناکارآمدی و مشکلات انباشته شده شهری از سوی دیگر نشان داده که شهرداران سیاسی و پر حاشیه هرگز نتوانسته اند حتی مدیریت یک شهر کوچک را بدست بگیرند و تنها مدیران شهری موفق بوده اند که با تکیه بر علم ودانش روز و بهره بردن از مشاوران متخصص در کنار خود ،کارهایی کرده اند کارستان .
شهردارانی می توانند موفق و کارآمد باشند که تازه نفس بوده و تجربه مدیریتی در شهرداریها را داشته اند ؛ کسانی که سالها در دل شهرداری کار کرده و تجربه اندوخته اند و با سیستم مدیریت شهری و قوانین اشنایی داشته و به مشکلات ریزو درشت هر شهرو کلان شهری اشنایی کامل دارند و گرنه اگر مدیری که با سفارش و لابی گری برمسند شهرداری تکیه بزند نمی تواند موفق و کارنامه درخشانی از خود بجای بگذارد.
درهر شهری منابع زیاد مالی و غیرمالی وجود دارد که شهردار توانمند و متخصصی که مشاوران قوی و حرفه ای در کنار خود داشته باشد می تواند از حداقل منابع موجود حداکثر بهره را برده و برای امور عمرانی ، اجتماعی و اقتصادی شهر قدمی بردارد .
این بار شوراهای شهر با ترکیب جدید و نیروهای متخصص در هر شهرو کلان شهری باید بدور از هر گونه سیاسی کاری و لابی گری فردی توانمند، متخصص و اشنا به امور شهری و تحصیلکرده دررشته های نزدیک به امور شهری وساختمان را برگزینند تا بعداز چهارسال بتوان تغییرات شگرف و قابل ملاحظه ای را در شهرها مشاهده کرد نه آنکه از مدیریت شهری فقط شاهد رنگ آمیزی جداول ،نصب بنر، پلاکارد و بیلبوردهای تبلیغاتی غول پیکر باشیم.
شهرهای ما این روزها فضایی برای تنفس ندارند ؛ تمام آسمان را پلهای عابر پیاده و بیلبوردهای بزرگ اشغال کرده اند ، چهره شهرها به هیچ وجه زیبا و مردم پسند نیست ؛ درختان یکی پس از دیگری به بهانه توسعه فضای شهری و ساختمان سازی قطع می شوند و فاضلابهای شهری در کوچه و پس کوچه های شهرها روان هستند . عدم وجود فضاهای تفریحی مناسب خصوصا عدم وجود فضاهای سرپوشیده ورزشی برای بانوان و … بسیاری ازشهروندان رادر انتخاب اوقات فراغت سردرگم و ناامید کرده است .شهردار خوب و توانمند کسی است که منافع شهر را بر منافع اشخاص ترجیح داده و با روشهای مبتنی بر آزمون و خطا هرگز شهر و شهروندان را در کفه ترازوی ازمایش قرارنمی دهد ، شهردار متخصص و مجرب از مشاوران مجربتر از خود استفاده می کند وسرمایه های سرگردان را شناسایی کرده وانهارابه تحرک وا می دارد .شهردار موفق از اعمال سلیقه های شخصی و مبتنی بر روشهای سنتی حذر کرده و شیوه های علمی و جدید روز دنیا را جایگزین روشهای مدیریت شهری خود می کند و در نهایت از حضور محققان و پژوهشگران در عرصه های مختلف برای حضوردر ترسیم و معماری زیبای شهری استفاده می کند تا شهری سبزوبدور از آلودگی های انسانی و زیست محیطی داشته باشد نه آنکه حصاری بدور شهرداری کشیده و به بهانه دوستی ورفاقت ،مشاور و … برای خود انتخاب کند. در نهایت می توان گفت شهردار موفق کسی است که پل ارتباطی بین مردم و شهرداری باشد و شهر را به سمت هوشمند شدن و شهری الکترونیک هدایت نماید نه آنکه هنوز رفتگران شهرها فاقد دستکش و ماسک ولوازم اولیه جمع آوری زباله باشند.

ارسال پاسخ

لطفا نظرتان را وارد کنید!
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید